کشکول 2
ارسال شده توسط مسعود مسیح تهرانی در 87/9/12:: ساعت 9:48 صبحسلام.
1- حکایت «عقل و دل» در حال بررسی است؛
بذارید پخته که شد عرض کنم.
2- پست «گاو وحشی و اهلی» یادتونه؟
همون دوست ما یه مثل قشنگ دیگه هم داره (عبارات مال حقیره).
میگه یه بازاری هیچوقت مغازهاش رو نمیده دست بچهی مشنگش.
حاضره ماشین 100میلیونی بندازه زیر پاش و بفرستش دختربازی،
ولی کاسبی میلیاردی رو به باد نده.
بعد میگه بزرگترین خیانت رو به مملکت امیرکبیر کرده!
سهم آقازادهها رو از خزانه قطع کرد،
آقازادهها اومدن تو کارهای مدیریتی.
برای منفعت خودشون گندزدن به منفعت مملکت.
3- وقتی یکی زنگ میزنه و وسط صحبت قطع میشه،
یا قرار میشه چند دقیقهی دیگه دوباره زنگ بزنه،
خوب نیست تو خودت رو شیرین کنی و بهش زنگ بزنی.
اگه لازم باشه،
وقتی یه بار زنگ زده حتماً خودش دوباره پیگیری میکنه.
لابد یه کار واجبتر پیش اومده،
شاید پشیمون شدهباشه حرفش رو به تو بزنه.
4- این جناب «نوع نخلوق: انسان» مطلبی دربارهی دعاکردن فرمودهبودند،
یاد مرحوم سیبویه افتادم.
اواخر عمرشون یکی دوباری فیض منبرشون رو بردم
(شاید روضهی اول ماه منزل آقای ضیاءآبادی بود
که خدا به ایشون هم سلامتی و عزت دهاد).
یکی از تیکه کلامهاشون دعا برای این و اون بود؛
مثلاً میگفتن من هر روز برای فلانی فاتحه میخونم؛
حالا طرف شاید 50 سال بود مرده بود.
و تو همین یکی دو جلسهای که من زیارتشون کردم
انقدر این فلانیها رو یاد میکردند که تعدادشون از شماره رد میشد.
کار جناب «نوع مخلوق: انسان» درسته،
وقتی اسم آدمها رو بنویسی وقت حلالیتطلبیدن میدونی چهکارهای.
ای خدا، امان از حلالیتطلبیدن؛
اون هم تو کثافتکاریهایی که اصلاً جبرانناپذیره،
بخصوص اهانت به مؤمن ...
5- متن اس.ام.اس.
«برای آزادسازی غزه از محاصره
14 صلوات بفرستید.
به دیگران هم اطلاع دهید.»
یاعلی
- - - - - -
معمای فاجعهی بمبئی
کاش همهی کارها رو سپرده بودیم به امام رضا(ع)